دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

خلاصه، دانلود رایگان و ارسال پستی مجموعه برنامه های دکتر علی بابایی زاد psychoseries.ir
دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

خلاصه، دانلود رایگان و ارسال پستی مجموعه برنامه های دکتر علی بابایی زاد psychoseries.ir

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد- 93/08/19

موضوع:شخصیت و برداشت ما از واقعیت: پیش نویس زندگی - قسمت پانزدهم 

  

فردی که به "بزرگ نباش" دچار است، نیازمند دیگریست که بسیار به عشق تعبیر می شود. عشق ارضاء نیازهاست و اگر آن نیاز مرضی باشد، عشق حاصل از آن نیز مرضی خواهد بود. این افراد دنبال کسی میگردند که بجای آنها تصمیم بگیرد، بجای آنها مسئولیت بپذیرد، بجای او با دیگران صحبت کند، برای او برنامه ریزی کند و از او حمایت کند. فرزند اینچنین والدینی ممکن است دچار مهار بچه نباش شوند. 

چسبندگی عصبی: دو نفر با مهار بزرگ نباش و دیگری بچه نباش با زبان بدن بهم سیگنال می دهند، بعد از ورود به رابطه در هم گیر می افتند که این یک رابطه عصبی خواهد بود و این اختلال را به نسل بعد خود هم منتقل می کنند.

زندگی پر از کامیابی و ناکامی ست. اگر می خواهیم به سمت کامیابی برویم، نیاز داریم تا مسئولیت زندگی را بپذیریم و بالغانه به سمت چیزی که می خواهیم حرکت کنیم و هیچ کس مسئول بدبختی و خوشبختی ما نیست.

اضطراب جدایی، فردیت یابی: وقتی کودک دو ساله می خواهد از مادر خود که از نظر فیزیکی و روانی وابسته است، جدا شود، دچار اضطراب خواهد شد. با غلبه به این اضطراب می توان به فردیت دست پیدا کرد. وقتی ما به بهانه اینکه فرزندمان نمی داند، نمی تواند و... به او اجازه نمی دهیم از وابستگی های ناخواسته رها شود و امکان تجربه و رشد به او نمی دهیم، فرزندمان وابسته باقی می ماند و توان تصمیم گیری را از دست می دهد و نمی تواند اضطراب جدایی فردیت یابی را تحمل کند. 

  

درمان مهار بزرگ نباش فرزند: تمرین خود مختاری

به کودک خود مسئولیت متناسب با سن او بدهیم و او را در انجام مسئولیتهایش تشویق کنیم و در تصمیم گیری ها استقلال او را مد نظر قرار دهیم.


دانلود فایل صوتی

رادیو سلامت-دکتر علی بابایی زاد- 93/08/19

رادیو سلامت-برنامه زندگی جاریست-دکتر علی بابایی زاد


موضوع: ناامیدی 

  

امید: توانایی برای پیش بینی مثبت و کامیاب کننده نسبت به چیزی که پیش روی ماست، بعبارت دیگر نوعی از شناخت است که در درون ذهن خودمان آن را به سمت کامیاب شدن، به نتیجه رسیدن و شاد شدن در نظر می گیریم.

هرچه نسبت نیازها و آرزوهای برآورده شده ما نسبت به کل نیازها و آرزوهایمان بیشتر باشد، ما فرد امیدوارتر و شادتری خواهیم بود. 

 

شخصیت اجتنابی: به واسطه سطح بالای اضطراب، شناخت تهدیدآمیز از محیط، احساس ناامنی، میل به کناره گیری که عقب ماندن و مشکل داشتن در ایجاد رابطه با دیگران را در پی دارد. 

 

درمان: می بایست چهارچوب مرجع ذهن خود را مورد بازبینی قرار دهیم و بر آن میزان از امیدواری، میل به حرکت و پیشرفتی که می تواند ما را به کامیابی سوق دهد، بایستیم و پافشاری کنیم.  

  دانلود فایل صوتی

 

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد- 93/08/05

موضوع:شخصیت و برداشت ما از واقعیت: پیش نویس زندگی - قسمت چهاردهم


خلاصه برنامه اردیبهشت - دکتر علی بابایی زاد -  93/08/05

قرارداد درمانی مهار بچه نباش:
فردی با مهار بچه نباش می تواند با استفاده از علائم متوجه وجود مهار در خود شده و پس از سبب شناسی و آشنایی با چگونگی پیدایش مهار در جهت ایجاد تغییر و تبدیل مهار به اجازه در خود تلاش کند.
شخصی با مهار بچه نباش شخصی است که شادی، لذت بردن، ارتباط با دیگران، خود جوش، خود انگیخته بودن و پذیرش نامشروط خود در او بسیار محدود شده است.
برای درمان باید در درون خود جستجو کرد و دید چرا کودک درون آنقدر که باید، خود را نشان نمی دهد. یا به بیان دیگر چه عواملی باعث می شود فرد احساسات و هیجاناتش را بیان نکند، از زندگی لذت نبرد یا در عین توانایی مدام خود را محدود کند.
در ابتدا باید در ذهن تعریف شادی، لذت و ارتباط را جستجو و مشخص کرد. برای مثال برای فردی ممکن است شادی مساوی با سطحی بودن، لذت مساوی با احساس گناه و ارتباط با دیگران مساوی با طرد شدگی باشد.
این تعاریف غلط، همان پیام های والدی هستند که فرد با تجارب حسی و بعدها کلامی توسط والدین یا جانشین روانی آن ها، با مغز هیجانی خود نتیجه گیری و ثبت کرده و در بزرگسالی مغز به صورت تحت خودآگاه آن را به دقت اجرا می کند.
پس از یافتن تعاریف(پیام های والد) می بایست آن ها را با بالغ خود مورد بررسی قرار داد و  آن پیام هایی که معیوب و غلط می باشند را با پیام های جدیدی که در بردارنده بهترین پاسخ به واقعیت اکنون و اینجا می باشد، جایگزین نمود.
همچنین باید اجازه هایی به کودک درون داده شود. اجازه هایی که در آن شادی و لذت به صورت خودانگیخته باشد. برای مثال فرد اجازه "یک نصف روز زنده باد خودم" را به خود بدهد. به خود اجازه بدهد آن رنگی را بپوشد که دوست دارد، احساسات خود را ابراز کند، خود را بیان کند و اجازه رها تر بودن را برای خود صادر کند.
تمامی این اقدامات بهتر است در قالب یک قرارداد SMART صورت گیرد. قرارداد SMART قراردادی است ویژه من، قابل انجام، منطقی، می توانم مقدار انجام آن در یک روز  اندازه بگیرم و دارای محدوده زمانی می باشد.
چنانچه فرد سال ها به کودک درون خود رسیدگی نکرده باشد و پس از آگاهی از آن با احساس اجحافی که به خاطر از دست دادن زمان و لذت نبردن پیدا کند، یکباره سعی در جبران آن با رسیدگی افراطی به کودک درون خود بکند و زندگی کودکانه و خودخواهانه را در پیش گیرد، این رفتار واکنش وارونه نام دارد، مکانیسم دفاعی محسوب می شود و هیچ کمکی به حل اساسی مشکل و درمان نخواهد کرد.
مهار چهارم، بزرگ نباش:
فردی با مهار بزرگ نباش در لایه عمیقی از کودک خود می خواهد که کودک و نابالغ باقی بماند. توانایی پذیرش مسئولیت را ندارد. در حالی که از نظر سنی بزرگ شده و می بایست همانند فردی بالغ عمل کند، رفتاری کودکانه دارد و نیازمند مورد مراقبت قرار گرفتن می باشد.
وقتی از بزرگ بودن صحبت می شود یعنی فرد می تواند مسئولیت بپذیرد، از دیگران حمایت کند، بلوغ و پختگی داشته باشد و فردی قابل اتکا باشد، بر سر قول و تعهدات خود باقی بماند. از اینکه دیگران به او نیاز دارند کلافه نمی شود و می تواند حضوری مسئولانه در موقعیت های مختلف داشته باشد.
عوامل بوجود آورنده مهار بزرگ نباش:

  • پدر و مادر مضطرب: پدر و مادری با اضطراب بالا مدام نگران فرزند خود می باشند و با بیش حمایتگری های خود سعی در مراقبت افراطی از او می نمایند و او را از خطرهای احتمالی دور نگه می دارند و کلیه امور شخصی و جزئی او را در دست می گیرند. این پدر و مادر به فرزند خود اجازه طی کردن دوره فردیت یابی را نداده اند و او را همواره به خود وابسته و محدود نگه داشته اند.
  • پدر و مادر کمال طلب: فرد کمال طلب مدام دنبال گوشه های لبپر می باشد. مدام نگران است که همه چیز خوب و بی نقص انجام نشود. این چنین پدر و مادری نمی توانند به فرزندشان اجازه تفویض اختیار بدهند و همه امور حتی امور شخصی او را برای اینکه بدون نقص انجام شود، خودشان انجام می دهند و در کودک خود مهار بزرگ نباش را ایجاد می کنند.

دانلود فایل صوتی


رادیو سلامت-دکتر علی بابایی زاد- 93/08/05

رادیو سلامت-برنامه زندگی جاریست-دکتر علی بابایی زاد



موضوع: ارتباطات در فضای دیجیتال


دانلود فایل صوتی

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد- 93/07/27

موضوع:شخصیت و برداشت ما از واقعیت: پیش نویس زندگی   قسمت سیزدهم

 

خلاصه برنامه اردیبهشت - دکتر علی بابایی زاد -  93/07/27


مهار سوم- بچه نباش
چنانچه کودک در دورانی که پیش نویس او در حال شکل گرفتن می باشد(زیر 6 سال)، از طریق تجربه های حسی و بعدها کلامی، به این نتیجه برسد که کودکی و بچه بودن او مانعی است در رسیدن او به امنیت و در پی آن تهدیدی برای ادامه بقا، او به صورت هیجانی تصمیم می گیرد تا کودک درون خود را که ظاهراً فعالیت هایی نامناسب با شرایط حال دارد کنار گذاشته تا هر چه سریعتر از شر تهدیدات بچه بودن خلاص شود و بتواند به زندگی امن ادامه دهد.
بدین ترتیب او ویژگی های کودک طبیعی خودش(شادی، شور زندگی، لذت بردن، خلاقیت، بودن نا مشروط در دنیا و...) که با آن ها به دنیا آمده ولی اکنون برایش دردسر زا شده اند را مخفی می کند تا در قالب جدید بتواند با دریافت نوازش های مناسب امنیت لازم را تجربه کند.

این فرد در بزرگسالی فاقد شور زندگی بوده، نمی تواند از زندگی لذت ببرد، خلاق نیست، بسیاری از استعدادهای ذاتی خود را دیگر درک نمی کند، زندگی برایش بی معنی شده و افسرده می باشد.


عوامل بوجود آورنده مهار بچه نباش:


پدر و مادر نابالغ: باعث می شود آن ها بیشتر در وضعیت کودک باشند و وجه کودک آن ها آنقدر مضطرب است که وقتی بچه به دنیا می آورند بین کودک درونشان و کودک به دنیا آمده رقابت ایجاد می شود.
مادر نا امن: حالتی که مادر به خاطر مضطرب بودن نمی تواند فضای مناسبی برای نوزاد خود آنگونه فراهم کند که کودک در کنار او امنیت لازم را برای ادامه بقا دریافت کند. نوزاد به این نتیجه می رسد تا برای مراقبت از خود می بایست هر چه زودتر بزرگ شود. کودک درون برای نمایان شدن نیاز به امنیت دارد و مادامی که امنیت لازم را دریافت نکند، خودر را مخفی نگاه می دارد.
پدر و مادر کمال طلب: پدر و مادر کمال طلب و بی نقص جو اجازه اشتباه کردن به بچه خود نمی دهند، اشتباهات او را مورد سرزنش قرار می دهند و از او می خواهند زودتر یاد بگیرد و اشتباه نکند.
انتظارات فراتر از سن: هنگامی که انتظارات والدین از کودک خود فراتر از سن او باشد. برای مثال در سن  4 سالگی به جای اینکه اجازه بازی و تجارب کودکانه به او بدهند از او انتظار حفظ کردن شعر و جدول ضرب را دارند تا با نمایش آن به بقیه خود را اثبات کنند و حقارت های خود را از طریق فرزندشان جبران کنند.
ضربه های محیطی: برای مثال فردی که در دوران کودکی تجربه تلخ سنگینی مثل از دست دادن پدر یا مادر خود داشته و به دلیل وارد آمدن اضطراب شدید و از دست دادن منبع تامین کننده امنیت، سعی کرده زودتر بزرگ شود تا بتواند از خود مراقبت کند. یا پدری که همسر و فرزند خود را بشدت دعوا می کند و کتک می زند و کودک خشمگین به دلیل ضعیف بودن و ناتوانی برای دفاع از خود و مادر تصمیم می گیرد زودتر بزرگ شود تا بتواند این بار او با قدرتی که دارد انتقام آزار و اذیت ها را از پدری شکنجه گر بگیرد.

فاصله سنی نامناسب فرزندان: برای مثال مادر شاغلی که از فرزند پسر خود می خواهد تا در نبود او از خواهر کوچکترش مراقبت کند و این طور به او القا می کند که او دیگر بزرگ شده و می بایست بتواند همانند یک بالغ از خواهر کوچکتر خود مراقبت کند و به دنبال آن با دریافت نوازش های حاصل از رفتارهای بزرگانه و حمایتگرانه تصمیم می گیرد بچه نباشد و کودکی کردن را برای خود ممنوع می کند. یا فرزندی که وقتی به دنیا آمده خواهر و برادرش از او خیلی بزرگتر بوده اند و او برای گرفتن پذیرش ورود به جمع آن ها و طرد نشدن ناچار شده تصمیم بگیرد که بچه نباشد.


نشانه های وجود مهار بچه نباش در بزرگسالی:


نشانه های مستقیم:
  • فرد از نظر فکری اجازه لذت بردن، شاد بودن، نزدیک شدن به دیگران و بیان خودجوش خود را به خود نمی دهد.
  • مدام در پی مراقبت از بقیه می باشد. چون اجازه و توان رسیدگی به خود و احساسات خود را ندارد، سعی در مراقبت و حتی احساس به جای دیگران می کند.
  • لذت زندگی از بین می رود. نمی تواند از راه سالم خودخواه باشد(selfishness in a healthy way). توان درک و آگاهی از علایق استعدادها و نیازهای خود را ندارد.
  • نمی تواند شاد و خوشحال باشد و شور زندگی را تجربه کند و در ارتباط با دیگران مهر و دوستی و پذیرش را براحتی تجربه کند.
  • فردی که کودک درونش طرد شده و افسرده است، برق از چشمانش رفته، در حرکاتش خستگی دیده می شود و پر از اضطراب است.
  • چنانچه این حالت ناشی از طرد کودک درون باشد، هنگامی که به او رسیدگی شود، متفاوت بودن آن حس خوب برای او جالب می باشد و تازگی دارد.
  • روابط سخت می شوند. به صورتی که استفاده از زبان بدن ناشی از هوش هیجانی(EQ) کودک درون مشکل شده و فرد در تعاملاتش دچار سختی می شود.
نشانه های معکوس:
  • شخص همانند کودکی لوس خواهد شد. برای مثال فردی که تمام زندگی خود را صرف کار و انجام وظیفه کرده و زمانی برای لذت بردن به خود اختصاص نداده، پس از گذشت سال ها و ادامه این روند ناگهان متوجه این واقعیت شده که وقتش را هدر داده و هیچ لذتی از زندگی نبرده و سعی در جبران آن می کند و بجای رسیدگی بالغانه به کودک درون، زندگی کودکانه را در پیش می گیرد.
  • شخص میل افراطی به دوست داشته شدن، درک شدن و پذیرفته شدن بی قید و شرط را پیدا می کند.

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد- 93/07/20

موضوع:شخصیت و برداشت ما از واقعیت: پیش نویس زندگی، قسمت دوازدهم

 

خلاصه برنامه اردیبهشت - دکتر علی بابایی زاد -  93/07/20


درمورد جنسیت کلیشه هایی در زمینه شغل، هویت و غیره وجود دارد که می تواند ما را در خود ببلعد و کل هویت ما را تحت تاثیر قرار دهد. طوری که آنطور که لازم است اجازه اجرا و ابراز را از ما بگیرد. (مثال: خانواده ای که به پسر خود اجازه ایفای نقش پرستار را نمی دهند.) این کلیشه ها باعث می شود که دچار کهتری جنسی شویم و در مورد جنسیت خود احساس اجحاف کنیم. گاهی این احساس به خود شیفتگی جنسی تبدیل می شود و فرد آن چنان در خود غرق می شود که دیگری را منع می کند و می خواهد با مکانیزم دفاعی سرکوب، انکار و واکنش وارونه, حقارت خود را پنهان کند. به این ترتیب منازعات ارتباطی و مناقشات جنگی رخ می دهد و انرژی ها بصورت نابجا صرف می شود.

برای بهبود مهار خودت نباش، باید پیام هایی که در زمان بچگی دریافت کرده ایم را بشناسیم و با مغز شناختی خود، بالغانه برای تغییر، تصمیم بگیریم که البته ممکن است با مقاومت همراه باشد. این تغییرات باید بتدریج صورت گیرد. همیشه باید به یاد داشته باشیم که خودمان مسئول وجود خود هستیم و نباید دیگری را مقصر بدانیم، در غیر اینصورت نه تنها مشکل را حل نکرده ایم، بلکه بازی "ببین محدودم کردی" و "چوب زیر بغل" را راه انداختیم. با ایجاد قراردادی روشن برای بهبود، حرکت و پیشرفت باید فکر کنیم و تصمیم بگیریم و بتوانیم خود واقعی و احساسات خود را بیان کنیم.

 

در تحلیل رفتار متقابل، نوازش واحدی از شناخته شدن است و نوازش مثبت به معنای شناخت نقاط مثبت یکدیگر می باشد. این نوازش زمانی بوجود می آید که خود و دیگری را بصورت نامشروط بپذیریم. نقد رفتاری ما از یکدیگر باعث می شود که خود را بهتر بشناسیم. 

 

دانلود فایل صوتی