دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

خلاصه، دانلود رایگان و ارسال پستی مجموعه برنامه های دکتر علی بابایی زاد psychoseries.ir
دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

دانلود رایگان برنامه های دکتر علی بابایی زاد

خلاصه، دانلود رایگان و ارسال پستی مجموعه برنامه های دکتر علی بابایی زاد psychoseries.ir

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/04/01


دانلود فایل صوتی

دانلود فایل تصویری

وقتی که راجع به پیش نویس صحبت می کنیم باید بدانیم که مدام درگیر پیش نویس نیستیم. بیاد داشته باشید که برای پیشرفت و رشد به امنیت نیاز داریم. اگر از طریق کودکمان احساس امنیت نکنیم تمام انرژی روانی ما صرف کنترل این ناامنی و پیامدهای آن خواهد شد و چیزی که می تواند ما را از درون نا امن کند گفتگوی درونی بصورت تحت خودآگاه بین والد انتقادگر وکودک سازگار ماست. به این معنا که اگر با تحلیل خود متوجه نقصی روانی یا کمبود و کم کاری می شویم باید قراردادی تهیه کنیم تا آن نقص را رفع کنیم تا به تحقق خود و رشد دست پیدا کنیم. اگر صرفا به این نقایص توجه کنیم و به حضور و وجود خود٬ وجوه مثبت روان خود و به خاطر آنچه که تا به حال انجام داده ایم به خود نوازش ندهیم و مدام آن ها را بهانه ای برای سرزنش خود قرار دهیم٬ نقایص در ذهن ما بزرگ شده و موجب غم٬ ناامیدی٬ ترس٬ اضطراب و در نهایت افسردگی خواهند شد. اینجاست که خود شناسی تبدیل می شود به خود زنی!
گورخر نشانه ای است برای آن که بیاد داشته باشیم در کنار خط های سیاه(نقایص ما) حتماً خط های سفیدی نیز وجود دارد. (نکات مثبت وتوانایی های ما) و فرد در حال تحقق خود می خواهد راه های سفید خود را وسعت دهد.
موانع خوشبختی
مسائل زیادی می تواند مانع خوشبختی شود. باید بررسی کنیم کدامیک در زندگی ما مطرح است و در پیش نویس زندگی چه چیزی در درون ذهن ما مانع خوشبختی است که کم کم در حال درک آن در سطح خودآگاه هستیم.
انسان موجودی زیستی٬ روانی٬ اجتماعی و فرهنگی است. موضوع مهمی است که بشناسیم کدام بخش کاملاً قابل تغییراست٬ کدام بخش کمتر و با کدام بخش بهتراست کنار بیاییم. پس ما باید خودمان را با خودمان مقایسه کنیم. 
ادامه مطلب ...

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/03/25


دانلود فایل صوتی
دانلود فایل تصویری
سختش کن یا سخت کوش باش (Try hard)
چیزی را که بصورت عادی می توانیم انجام دهیم در سخت ترین حالت ممکن با نهایت سختی و بیچارگی انجام می دهیم و از این طریق احساس رضایتمندی داریم و به این وسیله حقارت ها و اضطراب های مربوط به مهاری که دردرون ما هست را نمی بینیم.
درسخت کوش باش هدف و رسیدن به موقعیت مهم نیست بلکه روند دردمندانه و پر از کشمکش که اصلاً لازم هم نیست اهمیت پیدا می کند تا مثل هر رانه ی دیگر اضطراب فرد را کنترل کند.
شکل گیری
بواسطه ی مشاهده ی یادگیرانه از پدر و مادری که خود رانه ی "Try Hard" را دارند و یا نتیجه ی نوازش های مشروطی که در دوران کودکی بواسطه ی سخت کردن شرایط دریافت می کنیم شکل می گیرد.
 
ادامه مطلب ...

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/03/18


دانلود فایل صوتی

دانلود فایل تصویری

رانه ی قوی باش (Be Strong)

قدرت داشتن اگر از وجه بالغ ما و یا کودک طبیعی ما و با حمایت والد حمایتگر ما باشد ویژگی مطلوبی است که برای موفق و خوشبخت بودن به آن نیاز داریم . کسی که قدرت ندارد به عبارت دیگر آستانه ی تحریکش پایین و میزان برانگیختنش بالاست، نمی تواند نیروی روانیش را در حالت "من" مناسب نیروگذاری کند و به سمت چیزی که می خواهد برود. درحالت سالم قدرت یعنی قادرباشیم نیروی روانیمان را تا به انتها برای آنچه که می خواهیم حفظ کنیم و هدفمان را با هراتفاق کوچکی رها نکنیم.

قدرت حقیقی دیده نمی شود. ماهیتی شبیه به آب دارد. می لغزد به پایین ترین سطوح تا رشد ایجاد کند، در مسیرش تمیز می کند و با انعطاف توأم است. درحالیکه فردی با رانه ی "قوی باش" قدرتی نمایشی برای کنترل اضطراب ناشی از مهارها دارد.

شکل گیری

نتیجه ی نوازش های مشروطی است که در دوران کودکی بواسطه ی ابراز نکردن آنچه که در درونمان می گذرد (احساس ٬ نیاز، خواسته ٬عواطف ) دریافت می کنیم.
زبان بدن

ظاهری که شما نمی توانید بفهمید که در درون او چه می گذرد.

رفتارها

فرد با رانه ی قوی باش وقتی درگیر پیش نویس می شود. توپ را در زمین طرف مقابل می اندازد و بیرونی سازی می کند.  به این معنا که اگر از احساسات صحبت می کند عاملی بیرونی مسبب ایجاد این احساس است و او مسئول این حس نیست." توموجودی هستی فلان که منو عصبانی کردی  "٬ "این فیلم حوصله ی آدم رو سر میبره"٬" این برنامه برنامه ی بیخودیه"! برچسب زدن به حل مسئله ختم نمی شود. درالگوی رفتار قاطع که به سمت صلح می رود فرد از نیازها و احساسات خود صحبت می کند. "  من عصبانی شدم از این رفتارت " "من احساس خوبی با دیدن این فیلم ندارم." " این برنامه من رو جذب نمی کنه"

گاهی نیز کلی گویی می کند.  "همسر خوب آدمیه که ... "  " بچه ی آدم حسابی بچه ایه که ... "

 اجازه ی رانه ی Be Strong : صورت سنگی را کنار گذاشته و احساسات٬ نیازها و  خواسته هایتان را با کلام ٬ با زبان بدن ٬ با محبت و با نوازش ابراز کنید.

" به هنگام ملاقات یکدیگر شادمانی و سرور خود را از این ملاقات آشکار سازید." ( حضرت علی علیه السلام )

................................................................................

اجازه ی رانه ی Be Perfect: کار را آن قدر انجام دهید که لازم است.(حد آن را با تحلیل بالغتان تعیین کنید نه با هیجان کودکتان.)

اجازه ی رانه ی please Others : خود را نیز در نظر بگیرید.

................................................................................

افراد با تمایز یافتگی های یکسان با هم وارد رابطه می شوند. فردی با تمایز یافتگی بالا با فردی با تمایز یافتگی پایین ممکن است وارد یک رابطه سطحی شوند ولی این رابطه نمی تواند در دراز مدت امتداد پیدا کند. این به این معنا نیست که اگر رابطه ای مطلوب نیست از اول چنین بوده افراد می توانند رشد وحتی افت داشته باشند!!

باتوجه به تئوری بازی ها کسی با ما بازی نمی کند. آدم ها با وضعیت روانی نسبتاً یکسان با هم وارد بازی می شوند به این معنا که نقش های مکمل هم را در بازی ایفا می کنند.

با تشکر از خانم نازنین ملکوتی بابت خلاصه نویسی این هفته

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/03/11


دانلود فایل صوتی

دانلود فایل تصویری

رانه ی کامل باش (Be Perfect)

مهارها در درون ما به عنوان تصمیم گیری های هیجانی مانع زندگی شاد وعاشقانه هستند بنابراین لازم است  که کنترل شوند ولی نه بوسیله ی رانه ها! رانه هایی که برای نادیده گرفتن اضطراب  حاصل از مهارها٬ بعنوان پیام هایی که از محیط دریافت می کنیم که کاملا نتیجه ی آموزش ویا تربیت نابجاست ٬مانع خودشکوفایی می شوند همچنین حضوردریک رانه سبب تقویت پیش نویس می شود.

درمورد رانه ی " کامل باش " بقای فرد ویاکنترل اضطراب او مشروط به بی نقص بودن اوست.

این رانه با تحقق خود و حرکت بسوی کمال متفاوت است . تحقق خود در روند همه یا هیچ (صفریا یک ) ومعطوف به هدف نیست.  " کامل باش " عملکردی است برای کنترل اضطراب و معطوف به موقعیت  درواقع نوعی مکانیسم دفاعی ناخودآگاه است.

شکل گیری رانه ی "کامل باش"

رانه ی " کامل باش "  دردرون کودکی که تحت رفتار والدین یا شرایط موجود (مثلا نیازهایش دیده نشده یا ترتیب تولدش به شکلی بوده که مورد توجه قرار نگرفته یا تحت تاثیر جنسیتش در بستری که متولد شده تحقیر شده است یا پدرومادرآنقدردرگیر بودند که به او توجه نکرده اند یا شاهد دعوای والدین بوده ) مهار "نزدیک نباش" ویا "مهم نباش" ویا "وجود نداشته باش" را دارد ودرصورت داشتن عملکردی بی نقص بشدت مورد توجه پدر٬ مادر یاجانشین روانی آنها قرارمی گیرد (نوازشهایی وابسته به انجام او) ویا بواسطه ی مشاهده ی یادگیرانه از پدر ومادری که خود رانه ی " کامل باش " را دارند شکل می گیرد٬ در چنین شرایطی کودک یاد می گیرد که "- ترین" وسیله ایست برای بقا!! کودکی که مهاردر درون او شکل گرفته با یک درد درونی زندگی می کند که برایش رنج آور است بنابراین تصمیم می گیرد با کامل بودن روی این درد درونی را بپوشاند.

تفکرات مربوط به رانه ی " کامل باش "

فرد کمال طلب پیرو نگاه همه خوب یاهمه بد ٬همه یا هیچ وصفرویکی است.همه چیز باید کامل باشد.

من خوبم اگر کامل باشم .

وقتی بی نقص باشم دیگران منو دوست دارن .

اگر کسی از من اشتباهی ببینه طرد خواهم شد.

اگر موضوع یا موقعیتی بهترین نباشه دیگران راجع به آدم حرف بد میزنن.

آدمهایی که اشتباه میکنن از ارزش می افتن.

هیجانات مربوط به رانه ی " کامل باش "

اگر چیزی کامل نباشد نسبت به آن احساس بر انگیختگی پیدا کرده و آن را کنار می گذارد وممکن است با دیگران بازی عیب جو را آغاز کند( تو بدی من خوبم ) در صورت ادامه ی این روند در طول زمان فرد دچار خودشیفتگی (Narcissism) می شود در واقع ازاین پوسته ی خود شیفتگی برای ندیدن حقارتهای درونش استفاده می کند.

احساس رضایت فرد در مورد خود نیزصرفا تحت تاثیر بی نقص بودن اتفاق می افتد.مادامی که فکر می کند کامل ترین است حال خوبی را تجربه می کند.

 

آیا کاملترین وجود دارد؟؟

هیچ موقعیت کاملی وجود ندارد هرگز ما نسبت به خودمان و آنچه که هستیم کامل نیستیم . ما سعی می کنیم تحقق خود داشته باشیم و بهتر شویم ( شخص فرارونده در حال بهتر شدن است ). درهر شرایطی برای بهترین بودن نهایت تلاشمان را می کنیم ولی بیاد داشته باشیم که کاری که انجام می دهیم  کاملترین نیست.

تاثیر رانه ی " کامل باش " روی زبان بدن

زبان بدن شسته رفته ومرتبی دارند. هنگام صحبت کردن در کنار کلام برای نشان دادن مقصودشان خیلی از زبان بدن استفاده می کنند.

تاثیر رانه ی " کامل باش "  در رفتار

کاررا سخت می کنند ودر نهایت احساس رضایت نمی کنند بدلیل وجود گوشه های لب پر و یا بدلیل عدم دریافت تایید کافی احساس نقص در عملکرد خود می کنند.

در برابر انتقاد یا با خودشان بد می شوند ویا با منتقد.

 افرادی که اختلال وسواس دارند درکنار زمینه ی ژنتیکی وزیستی  تحت تاثیر رانه ی "کامل باش" هم هستند.

OCD (Obsessive-Compulsive Disorder) وسواس فکری یا عملی تکرار برای مطمئن شدن از بی نقص بودن مسئله است.

شکل گیری مهار: بخش اعظم مهاردر مرحله ی غیر کلامی (پیش کلامی - زیر1 یا2 سالگی ) درما شکل می گیرد وبعد درمرحله ی کلامی با توجه به پیامهایی که دریافت می کنیم در درون ما متبلور (Crystallize) می شود.تصمیمی که منجر به شکل گیری مهار می شود در سطح تحت ناخودآگاه وبیشتر ناخودآگاه است وما خیلی از آن آگاه نیستیم.

فعال شدن مهار: ما همیشه درگیر پیش نویس نیستیم.تحت تاثیر فشارجسمی ٬روانی ٬عاطفی ٬شغلی ٬تحصیلی (هر آنچه که به عنوان تنش (Tension) آن را تجربه میکنیم ) زمان انتخابهای مهم وموقعیتهای حساس  درما اضطراب بوجود می آید اضطرابی حاصل جابجایی آن موقع و آنجا با برداشت ما از واقعیت اکنون واینجا که مارا درگیر پیش نویس می کند.

 ممکن است درگیرپیش نویس شدن جنبه ی ارتباطی داشته باشد و در ارتباط با افراد خاصی ویا وابسته به موقعیت خاصی ما را درگیر کند.بستگی به این دارد که تصمیم پیش نویسی را در زمان کودکی در چه شرایطی اتخاذ کرده ایم.

(فرد خود یافته که خرد را تجربه میکند تحت فشار بالا پیش نویس را تجربه نمی کند درحالیکه فرد نوروتیک وعصبی که دوران کودکی پرتلاطمی داشته و یا خود را نمی شناسد با کوچکترین فشاری درگیر پیش نویس می شود. این فرد با خودشناسی ( من چه کسی هستم ؟ اجزای روانیم چی هستن؟ منشاء هیجاناتم از کجاست؟) وآموزشی که به خود می دهد تا آن موقع و آنجا را با اکنون واینجا جابجا نکند کم کم و به آهستگی در فشارهای بالاتر هنوز در حالت روانی مناسب است ودرگیر پیش نویس نمی شود.)

فعال شدن رانه: 0.5 تا 1 ثانیه طول می کشد تا رانه ی اصلی ما برای پوشاندن مهار فعال شود که حاصل آلودگی  بالغ به والد است وما رادر تعادل روانی ناسالم ومرضی نگه می دارد. بدون آگاهی وآموزش و نهایتا آلودگی زدایی (Decontamination) درزندگی عادی احساس بدی از دلهره ٬ اضطراب ٬ ناخوبی و حال بد را تجربه می کنیم.

"آموزش بهترین چیزی است که می تواند عقل را از نادرستی ها پاک کند." (امام علی علیه السلام)

صائق های زیستی یا غریزه ی زندگی و مرگ که ما با آنها بدنیا می آییم متفاوت از رانه ها هستند. تعامل بین غریزه ی زندگی و مرگ همچون هوای سرد وگرم که باهم جابجا شده وتولید باد را به همراه دارند در ما انرژی حیات ایجاد می کنند. (هیچگاه غریزه ی مرگ برزندگی غلبه پیدا نمی کند مگر زمان مرگ واقعی).

 

انسان برای بقا نیاز به نوازش دارد نوازش غذای روزانه و واحدی از شناخته شدن است بهمین دلیل نوازش غیر مشروط بطور دائم باید وجود داشته باشد رانه ها نوازش های مشروطی است جهت تامین بقا البته هر نوازش مشروطی نامناسب نیست تربیت ومتمدن شدن وبروز رفتار مناسب واتیکت نتیجه ی نوازشهای مشروط است به شرطی که نوازشهای غیر مشروط بطور دائم نسبت به بودن (being) کودک وجود داشته باشدونوازشهای مشروط با توجه به کارها (Doing) کودک زیاد یا کم شوند."بودن" و "انجام دادن" با هم متفاوتند.در مسئله ی تربیت ٬ رفتار کودک مورد نقد قرار می گیرد نه وجود او.

با تشکر از خانم نازنین سادات ملکوتی بابت گردآوری این مطلب

 

124 نکته برای ایجاد رابطه بهتر


ارسال پستی کتاب 124 نکته برای ایجاد رابطه بهتر
نوشته لوری وایس
ترجمه دکتر علی بابایی زاد

انتشارات: ذهن آویز

قیمت روی جلد 11,000 تومان
برای سفارش کتاب به آدرس www.Psychoseries.ir رفته و از قسمت سمت راست صفحه مجموعه مورد نظر خودتان را سفارش دهید.

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/03/04


دانلود فایل تصویری

دانلود فایل صوتی

دلایل مقاومت در مسیر تغییر

درمسیر تغییرچندین نوع ترس٬ تنش و نگرانی در درون ما بوجود می آید که سبب مقاومت دربرابر تغییر هستند.

- احساس اصلی

یکی از دلایل مقاومت و کنار کشیدن در روند تغییر عدم علاقه ی ما برای نفوذ به سطح احساسی خود و شناخت احساس است. بهتر است احساس اصلی خود را بشناسیم و برای آن اسم بگذاریم. شناخت احساس در لحظه کمک می کند که با خود ارتباط برقرار کنیم.

- تفکر پشت احساس

تحلیل اینکه پشت این حس نامطلوب چه فکری است؛ آیا این فکر٬ فکری است منطقی یا غیر منطقی؟ فکری است مربوط به بالغ و اکنون و اینجا یا فکری است حاصل آلودگی بالغ به والد یا کودک و یا تفکرات پیش نویسی ما؟

پس از تحلیل تفکرات خود گام بعدی تصحیح فکر ناکارآمد است.

- واکنش دیگران

در شرایط قبل از تغییر٬ عکس العمل دیگران هر چند منفی قابل پیش بینی بوده است ولی در شرایط جدیدی که قصد ایجاد آن را داریم نگران واکنش های جدید اطرافیانمان هستیم به همین خاطر باید قدم به قدم جلو برویم و در عین حال در صورت مواجهه با عکس العملی که آن را پیش بینی نمی کردیم ازطرف مقابل درخواست وقت کرده تا پاسخ مناسبی از طریق بالغمان داشته باشیم. پاسخی عامل  (proactive) نه واکنشی. همه ی ما ترجیح می دهیم که دیگران با بالغشان با مارفتار کنند ولی شاید طرف مقابل بدلیل رفتار نامناسب گذشته ما دچار رنجش یا خشم باشد و  واکنش مناسبی ندهد درچنین شرایطی نباید دچار یاس و ناامیدی شویم .

- پیامدهای رفتار خود

وقتی کاری را انجام می دهیم هرچند ناسالم و بازی گونه از پیامدهای آن آگاهیم ولی با تغییر رفتار با دو نوع پیامد مواجه می شویم. اول پیامدی که خود رفتار فرد دارد و دوم پاسخی که دیگری به این رفتار می دهد که نمی توانیم آن را مدیریت کنیم. به یاد داشته باشید که در راه تغییر گام های طفل نو پا را داشته باشید. هیچ گاه ندوید. همیشه آرام آرام حرکت کنید تا پیامد قابل پیش بینی تر باشد و ترس از پیامد کم شود.

- تکرار تجربه ها

اگر ترس از تکرار تجارب داریم بررسی کنیم که چقدر رفتارمان متفاوت است. ارتباط پدیده ای پویاست بین دو موجود پویا. توجه داشته باشید که عامل 50 % از تجربه های گذشته خود ما هستیم. اگر در کارهایمان اشتباه می کنیم یا نتیجه ی دلخواهمان را کسب نمی کنیم نباید دیگران را  مقصر بدانیم. روشمان را باید تصحیح کنیم. با تغییر رفتار خود می توانیم تجارب جدیدی داشته باشیم.

- بایدهای نابجا

بایدها و نبایدها زندگی را ویران می کنند. در راه تحلیل مقاومت باید و نبایدی وجود ندارد. سعی کنیم حقیقتی را که در حال رخ دادن است درک کنیم.

- ازدست دادن آرامش موجود

اگر آرامشی که ما ترس از دست دادن آن را داریم آرامشی سالم بود موجب برانگیختگی ما نمی شد. ترس از این که ما قادر به تغییر شرایط هستیم یا نه تنها با اقدام عملی ازبین می رود. با گام های طفل نوپا جلو می رویم. گاهی هم زمین خواهیم خورد. ولی برمی خیزیم و در مسیر تغییر به حرکت خود ادامه می دهیم.

نقطه ی مقابل مقاومت٬ طرح اقدام است. یعنی ایجاد روشی که طی آن به سمت چیزی حرکت کنیم که گمان می کنیم برای ما٬ دیگران و دنیایمان بهتر است و نتیجه ی آن رسیدن به مرحله ی استراحت و رضایت حلقه ی تغییر گشتالت است. مراحل ایجاد طرح اقدام آمادگی روانشناختی و تعیین هدفی واضح٬ روشن و دقیق است. در طرح اقدام باید ببینیم چه می خواهیم نه چه نمی خواهیم.(فرد برنده آگاه است که دقیقاً چه می خواهد. حال آن که بازنده یک عمر می داند که چه نمی خواهد.) سپس اولین مرحله را تعیین کنیم و تصمیم بگیریم چطور می خواهیم اولین مرحله را انجام دهیم و به چه مهارت هایی نیاز داریم و به دنبال کسب مهارت ها باشیم. در گام بعدی زمان اقدام را تعیین کنیم و فضای مناسب را برای آن ایجاد کنیم. پاداشی برای خود تعیین کنیم و سپس گام های بعدی هدف را مشخص کنیم.

با تشکر از خانم نازنین ملکوتی  بابت خلاصه نویسی این هفته

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/02/28



تبدیل آنچه که اکنون هستیم به چیزی متفاوت تر برای ایجاد حالی بهتر و استمرار آن تا پایان عمر تا در دهه ی آخر٬ خردمندی که نتیجه این خودشناسی خواهد بود با ما عجین شود و همچون پیری خردمند این دنیا را بدرود بگوییم.
تغییر نیاز به کار فردی دارد.
برای شروع تغییر و ایجاد آینده ای بهتر، تحلیل گذشته و آوردن آن به زمان حال لازم است.
" کسی که عاقل است از دیروزش عبرت می گیرد وآن رابرای خودش آشکار می سازد. "  (امام علی علیه السلام)
در روان درمانی از نوع تحلیل رفتار متقابل گذشته(زمان کودکی - آن موقع وآنجا )  را به زمان حال آورده٬ بررسی وتحلیل می کنیم تا دراکنون و اینجا با واکنش مناسبتری به واقعیت خود٬ دیگران و دنیایی که در آن قرار داریم زندگی شادمانه تر و پرسودتری  در راه تحقق خود داشته باشیم به عبارت دیگر با ایجاد تغییر وعدم تکرار اشتباهات به سمت آینده ای بهتر حرکت می کنیم. اگر گذشته را آشکار نکنیم از مغز ما پاک نمی شود بلکه در ناخودآگاه ما سرکوب شده با تحریف اکنون واینجا٬ ما را از زندگی کردن باز می دارد.
حلقه تغییر گشتالت (Gestalt Change Cycle)
 
مرحله اول : برانگیختگی
نقطه شروع تغییر٬ ازنگاه به خود است اینکه چه احساسی٬ چه فکری دارم؟ روابطم چطوراست؟ اینجاست که نشانه ها بروز می کنند.
اولین نشانه احساسات ناخوب٬ احساساتی همچون ناشادی٬ ناخوبی٬ غم٬ ترس٬ خشم٬ نفرت٬ انتقام٬ عصبانیت که حواس جسمانی ناخوب همچون گاستریت (ورم معده )٬ التهابات روده ومعده٬ عدم حس راحتی در احشا٬ انقباض در عضلات را ایجاد می کند.
دومین نشانه افکار ناکار آمد که ما را درگیر می کنند. گاهی بصورت نشخوار فکری و گاهی نیز بصورت تعمیم افراطی و به راه حلی ختم نمی شوند. توجه داشته باشیم که بسیاری از تفکرات ناکارآمد برای ما مأنوس بخود(Egocentric) هستند و خیلی آن ها را درک نمی کنیم.
با فکر کارآمد یا تفکر نظام مند به تعیین مسئله ونهایتاً به ایجاد راه حل می پردازیم. (توجه داشته باشید که احساسات فرد مسئله نیست، احساسات نتیجه وجود مسئله است.)
سومین نشانه اختلال درروابط بین فردی(خانواده٬ دوستان٬ اطرافیان)
چهارمین نشانه اختلال دررابطه خود با محیطمان (من وکارم٬ من واهدافم٬ من و جامعه ای که در آن قرار دارم)
زمانی که متوجه می شویم حالمان آن قدر که انتظار داریم خوب نیست، تفکراتمان گاهی اوقات ناسالم است٬ در روابط بین فردی خود دچار مشکل هستیم و باتوجه به ارتباط با محیط و کار و... اندکی دچار افت شدیم می خواهیم که تغییر کنیم.
در مرحله برانگیختگی قادر به تمرکز نیستیم٬ دقیقاً ازآنچه که می خواهیم انجام دهیم اطلاع نداریم٬ تصویر مشوشی از دنیای پدیدارشناسی خود داریم٬ انرژی خود را رو به پایان می بینیم٬ قادر به پیدا کردن گزینه ای نیستیم. با این حال آگاهیم که می خواهیم چیزی را تغییر دهیم.
مرحله دوم: آگاهی
با مطالعه و یا به کمک روان درمانگر به احساسات٬ تفکرات و به روند درونی خود آگاه می شویم. آگاهی یعنی بتوانم بر آنچه که هستم آگاه باشم و بدانم آنچه که هستم برای من چه مسائلی را به همراه دارد؟ این مسائل چطور در روابط درون فردی و بین فردی من و ارتباط من با محیط تاثیر می گذارد. این شناخت بتدریج حاصل می شود.

گاهی افراد از مکانیسم های دفاعی نظیر سرکوب٬ انکار٬ فرافکنی مسئله خود به دیگران و یا واکنش وارونه و نقطه ی مقابل آنچه که هست را اجرا کردن استفاده می کنند برای ندیدن آنچه که مایل به آگاهی به آن نیست.

(پنجره ی جو- هری johari window)

 
 دست زدن بطور ناگهانی به مسائلی که حاصل مکانیسم های دفاعی ناخودآگاه فرد است. مکانیسم های دفاعی او را قویتر و ساز و کارهای دفاعی او را پیچیده تر می کند. در چنین مواردی فرد به امنیت نیاز دارد در ابتدا با نوازش مثبت در جنبه های مثبت فرد احساس امنیت در رابطه را ایجاد کرده و بعد بتدریج درباره موضوع صحبت می شود.
مرحله سوم: بسیج انرژی
با نگاه کردن به خودم٬ دیگران و فضایی که در آن قرار دارم شروع می کنم به رازگشایی کردن ;این رازگشایی کردن و شناخت حاصل از آگاهی انرژی در من ایجاد می کند و این انرژی من را به سمت مرحله بعدی می برد.
مرحله چهارم: انتخاب
در این مرحله انتخاب می کنم که چه کاری می خواهم انجام دهم تا احساس٬ افکار و رفتاری متفاوت داشته باشم از آنچه که تا به حال داشتم که من را برانگیخته و ناکارآمد نگه داشته است. دراین مرحله از منطقه ی امن خود خارج می شویم و کاری انجام می دهیم که احتمالاً با آنچه که تاکنون داشتیم متفاوت است.
مرحله پنجم: اقدام عملی
مرحله ششم: استراحت و رضایت
در مرحله  انتخاب چون می ترسیم انتخابی ناشناخته داشته باشیم و نیز در مرحله اقدام عملی چون نمی دانیم چطور عمل کنیم مقاومت خواهیم کرد. گاهی حتی یک گام به عقب برمی گردیم و مرحله ی آگاهی را انکار می کنیم. تحلیل مقاومت یعنی خودشناسی. دراین حالت باید تحلیل کنیم که چرا تمایل نداریم رفتار دیگری داشته باشیم و چرا نمی توانیم تغییر کنیم؟؟  
دراین حالت نباید بیشتر فشار آورد. اگر بیشتر فشار بیاوریم به مرحله برانگیختگی بازگشته و حلقه را کامل نمی کنیم.
بیاد داشته باشیم که حلقه یک بار نیست مدام تکرارشونده است. بعنوان فردی فرارونده مدام حلقه را طی می کنیم و هر بار بهتر از آنچه که هستیم می شویم و تا آخر عمر دراین حلقه رشد می کنیم.
.........................................................................................................
چسبیدن به یک چیز و نفی علوم دیگر فرد را دچار تعصب می کند. (Dogmatism)
با تشکر از خانم نازنین سادات ملکوتی بابت گردآوری این مطلب

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/02/21


رانه ی دیگران را راضی نگه دار(Please Others)

مهارها و رانه هایی که برای نادیده گرفتن اضطراب حاصل از مهارها ایجاد می کنیم مانع خود شکوفایی و تحقق ما می شوند. حضور در یک رانه سبب تقویت پیش نویس می شود.

رانه ها: نوازش های مشروطی است جهت تامین بقا

در مورد رانه ی"دیگران را راضی نگه دار" بقای فرد و یا کنترل اضطراب او مشروط به یک عامل بیرونی (تایید دیگران) است. اگر این تایید وجود نداشته باشد فرد بشدت در سطح بقا یا پایین تراز آن در وضعیت مضطرب قرارمیگیرد.

این رانه با رضایت دیگران از فردی اجتماعی که به دیگران مهر اصیل می رساند و آدم ها٬ طبیعت و دنیا را دوست می دارد، متفاوت است( متفاوت از مردم داری٬ انعطاف پذیری و قدرت تطابق و یا قدرت تدبیر و یا پذیرش نامشروط دیگران). رضایت در این رانه به معنای تعامل برنده- برنده نیست بلکه به معنای دقیقاً آنچه باش که او می خواهد است.

شکل گیری رانه ی"دیگران را راضی نگه دار"در درون کودکی که تحت رفتار والدین٬ مهار "نزدیک نباش" و یا "مهم نباش" و یا "وجود نداشته باش" را دارد و در صورت داشتن عملکردی 100% دلخواه پدر٬ مادر یا جانشین روانی آن ها مورد توجه قرار می گیرد (نوازشهایی وابسته به انجام او) و یا بواسطه ی مشاهده ی یادگیرانه از پدر و مادری که خود رانه ی"دیگران را راضی نگه دار" دارند کودک یاد میگیرد که تنها راه بقا این است!!

این فرد از نظر فکری وجود خود و بقای خود را وابسته به تایید دیگران می داند. از نظر هیجانی اگر رانه به نتیجه برسد فرد احساس خوب مشروط و همراه با نگرانی که آیا دفعه بعد هم تایید خواهم شد را پیدا می کند و در صورتی که به انجام نرسد اضطراب آن مهار بالا می زند و فرد عمیقاً دچار مسئله می شود. کسی که رانه ی"دیگران را راضی نگه دار" را دریافت کرده تا مهارهایش را با آن بپوشاند الگوی رفتاری انفعالی پیدا میکند. (الگوهای رفتاری ناسالم : انفعالی٬ پرخاشگر٬ انفعالی – پرخاشگر که هر 3 بازنده است. الگوی رفتاری سالم : قاطع)

تاثیر رانه روی بدن:

این افراد بدلیل بیش لبخندهایی که برای تایید دیگران برچهره دارند (متفاوت از خوشرویی )از گوشه ی چشم پیر می شوند٬ سری افتاده و از پایین به بالا نگاه می کنند. ستون فقراتی افتاده گویا همیشه باری بر دوش دارند. قدم برداشتن ها وحرکت ها قاطع نیست. زمانی که در مورد مشکلاتشان صحبت می کنند لبخند می زنند!

فردی که رانه ی"دیگران را راضی نگه دار" را دارد در روابط کلامی نامطمئن وغیر قاطع است.( نمیدونم٬ شاید ٬هرچی شما بخواین ٬ممکنه ٬تاببینم٬... )

هویت مستقلی ندارد و فردیت درون او شکل نگرفته است.

در روابط بین فردی این افراد گاهی توسط دیگران بواسطه رفتارهایشان مورد تشویق قرارمیگیرند. رابطه ای که در آن "نه" شنیده نشود و یکی ازطرفین مدام درحال انجام کاری باشد که طرف مقابل خواستار آن است رابطه ی سالمی برای تکیه دادن نیست. اگر فردی در رابطه ای هویت خود را از دست بدهد این امکان هست که برای بدست آوردن هویت خود رابطه را قطع کند که البته هر دوسوی طیف اشتباه است و گاهی دچار تکرار الگو می شود. این تکرار سبب از بین رفتن انرژی روانی فرد برای تحقق خود می شود و او در پله 2 یا 3 هرم مزلو باقی می ماند. این رابطه باید مورد دوباره سنجی و بهبود قرار بگیرد.

رانه ها اختصاصی نیستند. 12 مهار موجود باهر رانه ای که پوشانده شوند بصورت حس های مرموزی رفتار را شکل می دهند. افراد بطور میانگین 1-2-3 یا 4  مهار را دارند.

درمورد مهارها و رانه های روی آن ها، حل یک مهار یعنی حرکت بسوی بهبود. بعنوان مثال فرد تایید طلبی که از فردا به همه نه میگوید رشد روانی پیدا نکرده و فقط تغییر موقعیتی دارد از کودک سازگار و مهرطلب به کودک پرخاشگر و قیامگر.

.......................................................................................................................

(اضطراب : ترس ناشناخته٬ عامل تهدید کننده ای در سطح ناخودآگاه که آن را نمی شناشیم و بصورت حالتی از پریشانی بالا می آید. بعد از خودشناسی به آن استرس حاصل از مهار گفته می شود. استرس با عامل استرس زا همراه است .فرد می فهمد که چه فکری در درونش یا چه عاملی در بیرونش تهدید واقعی یا دروغین ایجاد می کند که فرد دچار ناخوشی شده است.)

با تشکر از خانم نازنین سادات ملکوتی بابت گردآوری این مطلب

برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/02/14



 دانلود فایل صوتی

دانلود فایل تصویری


موضوع : خروج از پیش نویس و رفتن به سمت شخصیت رشد یافته تر و تحقق خود

تحقق خود یا خود شکوفایی بمعنای آنچیزی است که در زندگی به آن میپردازیم تا از زندگی ما حاصل شود. اگر به آنچه که میخواهیم باشیم برسیم ٬ شدن ما برای آنچه که استعداد ماست خوشبختی به همراه می آورد درغیر اینصورت نرسیدن به تحقق خود ٬ افسردگی واضطراب را به همراه دارد که این دو شروع بیماری های روانی هستند. در هرم سلسله مراتبی آبراهام مزلو (Abraham Maslow) مراتب نیازهای انسانی برای حرکت به سوی خودشکوفایی مشخص شده است.

اصل 1 : یک نیاز ارضا نشده عامل ایجاد رفتار است. وجود نیاز در ما انگیزش بوجود می آورد٬ انگیزش فرد برای ارضا درون او هدف وهدف رفتار را ایجاد میکند که درپشت آن رفتار فکری است در سطح خودآگاه یا ناخودآگاه برای ارضای نیازومبتنی بر رضایتمندی. بعبارت دیگر اینکه ما کجای هرم قرار داریم مشخص میکند که چه رفتاری خواهیم داشت.

نیاز =====> انگیزش =====> هدف =====> رفتار

اصل 2 : نیازها اولویت دارند. با ارضای یک نیاز (حداقل درون ذهنی ) بسمت ارضای نیاز بعدی حرکت خواهیم کرد. بعبارت دیگربرای رفتن بسوی خودشکوفایی لازم است که پله های قبل را طی کرده باشیم. زمانی که نیازی در سطوح پایین تر ارضا نشده باشد نیازهای دیگر ناکام باقی می مانند.

اصل 3 : زمانی که در راه ارضای نیازی هستیم نیازهای دیگر را احساس نمی کنیم.

اصل 4 : نیاز ارضا نشده. این ارضا درون ذهنی است و ما را درگیر خود می کند.

ماندن در پله های پایین ترمانع فراروی یا خود شکوفایی است.

ارضا معنی ای درون ذهنی است نه فیزیکی و بیرونی بدین معنا که ارضا علامت بیرونی ندارد و در واقع این دغدغه ی ناکامی است که فرد را در یک پله نگه می دارد.

پله اول : ارضای نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی

همه ما نیازمند ارضای نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی خود هستیم. نیازهای زیستی در کف هرم به تعداد مردم زنده کره ی زمین در حال ارضا شدن هستند و هیچگاه ارضای آنها به اتمام نمی رسد.

" آدمی اول حریص نان بود       زانک قوت و نان ستون جان بود "

بعضی افراد با ارضای پایه ی سالم این نیازها به پله بعد میروند در حالیکه بعضی از نظر ذهنی از اینها عبور نکرده و در همین پله باقی می مانند.

"عمر گرانمایه در این صرف شد       تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا "

پله دوم : نیازبه امنیت سالم(امنیت شغلی ٬ مسکن ٬امنیت در ارتباط و ... )

نیاز به امنیت اگر به صورت ناسالم ارضا شود فرد را در همین پله نگه میدارد.

پله سوم : نیازبه تعلق و عشق

بعدازاینکه امنیت حاصل شد با آدمها وارد ارتباط میشویم ودرارتباط تجربه بودن و چگونگی بودن را خواهیم داشت.

پله چهارم : نیازبه عزت نفس و احترام به خود

درآیینه ارتباط، خود را پیدا می کنیم، به خود احترام میگذاریم وعزت نفس را تجربه می کنیم. به عبارت دیگر ازنفس خود وازمرزهای خود پاسداری می کنیم بمعنای احترام به خود، و با شناخت خود بعنوان یک فرد هویتی را تعریف میکنیم. وقتی عزت نفس و دوست داشتن خود را تجربه می کنیم، دیگری نیز در کنار ما میتواند دوست داشتن خود را تجربه کند. چون میتوانیم به او نوازش دهیم و مورد نوازش قراربگیریم .

پله پنجم : نیازبه دانستن ٬ درک کردن ٬ کشف کردن

پله ششم : نیازبه زیبایی شناسی

شناختن زیبایی هایی که در اطراف ما و درهر رویدادی وجود دارد.

پله هفتم : تحقق خود

"چنان باش که می نمایی یا چنان بنما که هستی"

فرد تحقق یافته تطابق دارد با خودش و خود را آن طورکه باید زندگی میکند به عبارت دیگر استعدادهایش را شروع میکند به زندگی کردن، شروع میکند به تبدیل شدن ونزدیک شدن دراین تبدیل به آنچه که می تواند باشد.کل وجودش را زندگی میکند.فرد فرارونده از آنچه که "از زندگی" میخواهد آگاهی دارد.تحقق خود تا لحظه مرگ به پایان نمی رسد.

درنتیجه خودشکوفایی فرد شخصیتی پیدا میکند با این ویژگی ها:

آگاهی دقیق تر از واقعیت

شخص فرارونده دنیارا آنطورکه میخواهد نمی بیند بلکه واقعیت را (خوشایند یا ناخوشایند) بعنوان حقیقت بیرونی درنظرمیگیرد و دریافت او از واقعیت به حقیقت نزدیکتراست.

پذیرش نامشروط خود ٬ دیگران ودنیا

شخص فرارونده یا درحال تحقق خود٬ خود دیگران ودنیا را می پذیرد درحال بهبود هست ولی درراه کنترل نیست.

پذیرش خود به معنای خود شیفتگی (Narcissism) نیست. فرد می پذیرد که درکنارتوانایی هایش ناتوانایی هایی نیز دارد(گورخر) و در صورت امکان برای تغییر و یا تقویت آن ها تلاش می کند. به یاد داشته باشید که اولین گام آزادی، پذیرش محدودیت است.

سادگی وطبیعی بودن

توجه به مسائل بیرون از خود

شخص فرارونده درمرزهای خود بافی نمی ماند بلکه به بیرون از خود ٬آدم ها٬ نیاز دیگران٬ محیط زیست وجهانی که در آن زندگی می کند بدون آن که در محیط بیرون ذوب شود توجه دارد. این توجه باعث بسط یافتگی فرد میشود که یکی از ویژگی های رشد است.

نیاز به خلوت

کنش مستقل وسبک فردی داشتن

اراده قوی

تداوم در تحسین تجارب زندگی

تجارب اوج (فرد از خود فراتر می رود و با موضوع مورد تجربه یکی می شود.)

تجربه اوج ایجاد کردنی نیست شدنی است نتیجه تعادل فرد با دنیاست.

رفتار برادرانه یا میل به حمایت از دیگران

با هر وسیله ای به هدفش نمیرسد (وسیله ی او برای رسیدن به هدف همان قدرانسان گراست که هدفش انسان گراست).

شوخ طبعی انسان گرایانه

خلاق

ابراز خود

سرزندگی

خودمختار

خودجوش

آگاه به خود ٬ دیگران و دنیا

با تشکر از خانم نازنین سادات ملکوتی بابت گردآوری این مطلب


برنامه اردیبهشت-دکتر علی بابایی زاد-94/02/07


گفتگوی روانشناسی

شبکه چهار

برنامه اردیبهشت

دوشنبه 94/2/7

ساعت 13:15 تا 14:15

دکتر علی بابایی زاد




دانلود فایل صوتی

دانلود فایل تصویری